آینده روشن

آینده روشن
برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان





سلام خيلي ممنون از اين همه توضيحات من پسري هستم 19 ساله كه 6 ساله اين كار زشت رو ميكنم و خيلي درباره ي استمنا خيلي شنيدم و از گناه هاي اون به طور كامل با خبرم ولي باور كنيد نمي دونم چرا نمي تونم دست از اين كار زشت بكشم تا حالا چند بار توبه كردم ولي باز هم بعد از چند بار رفتم سراغش ولي باز هم نمي دونم چرا خدا اينقدر منو دوست داره كه توي همه كار ها به من كمك مي كنه و هيچ وقت منو تنها نميزاره بعضي وقتي از خودم بدم مياد و به خودم لعنت مي فرستم كه چرا با اين همه لطفي كه خدا در حق من ميكنه من بازم اين كار زشت رو مي كنم نمي دونم واقعا نمي دونم چه جوري تركش كنم لطفا يك جوري كمكم كنيد كه تركش كنم......

جواب:

سلام دوست خوبم. بعضی وقت ها آدم اینقدر دلیش میگیره که به خودیش میگه که ای دل غافل توی این سالها من چیکار میکردم....روزها می اومدند و می رفتند و ما بیشتر در این فساد غرق میشدیم....بدون اینکه بخواهیم باز دوباره به این راه کشیده میشدیم...و اینقدر این کار را ادامه میدادیم که ما را از همه چیز عقب می انداخت...ما خودمون میدونستیم که داریم اشتباه میکنیم اما باز به راهمون ادامه میدادیم...من خودم الان  سه ماه هست که پاکم....من شاید نتونم صد در صد کمکت کنم اما می خواهم راهی رو که رفتم برات بگم....من خودم اینقدر در این کار غرق شده بودم که دیگه دنیا برام تمام شده بود....دیگه هیچ امیدی نداشتم....اما یک شب تا صبح خوابم نبرد..اون شب یک جوری بودم....باور کن انگار روی زمین نبودم....نمیدونم....چی شد اما همش گریه می کردم....و از خدا کمک می خواستم....دیگه خسته شده بودم....تصمیم خودم رو گرفتم....که دیگه این کار رو نکنم...یه برنامه ریزی کردم که حداقل روزی نیم ساعت ورزش کنم.....  یه زمانی تکواندو کار میکردم...که تمام حسرتیش  زمانی بود که ولیش کردم..بعد سعی کردم که نماز صبح ها رو حتما بلند بشم آخه اون موقع ها اصلا بیدار نمیشدم....و کلا نماز صبح برام شد یه لذت...سعی کردم بیشتر از اونی که میتونم تمام وقتم رو پر کنم...... هیچ وقت توی خانه تنها نمیموندم....وقت رفتن به حمام...یه صحفه از قران رو میخوندم...البته اینها به این راحتی هم ممکن نبود چون شیطان همش وسوسه ام میکرد....آخرین کاری که کردم که به نظرم بهترین کار بود....این بود که رفتم .....پیش برادر امام رضا....اما به نظرم هر جا که باشی....تمام امام زاده ها رو میتونی....به کمک بطلبی....سعی کردم هر پنجشنبه دعای کمیل رو برم....که واقعا خیلی تاثیر داره....

دوست خوبم....من نرفتم پیش روانپزشک اما خیلی ها میگن باید بری.... و خودمم دوست دارم برم...چون به هر صورت توی اون مدت حتما ضررهایی به من رسونده ....که باید...درمان بشه.....

شروع کن سعید جان از همین حالا میتونی شروع کنی....این رو بدون که هیچ وقت تنها نیستی و یکی اون بالا هست که همیشه منتظرمون هست.........................................................

 

 

 



[ دو شنبه 13 دی 1389برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

دلم تنگه کوچه های باريک خدا است، دلم تنگ صدای پروردگار است خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری ! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری! تو رو از تو گدایی می کنم . خدا رو دوست دارم و میخوام فقط اون عشقم باشه سالها بدنبال گمشده ام میگشتم و حال میدانم او کیست امیدوارم هیچوقت بحال خود رهایم نکند...که بدون او هیچم هیچ.... و من دلم تنگ رحمت است، دلم تنگ لحظه ای فقط لحظه ی توبه و نيايش با خلوص پاک است. خدایا من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است اما اگر تو مدارا نکنی و نبخشی مرا خدای دیگر کجاست؟
امکانات وب

دوستای امروز: 18
دوستای دیروز: 0
دوستای هفتمون : 453
دوستای یک ماهمون: 682
کل دوستایی که تا حالا اومدن: 71290
نوشته های یک انسان زمینی: 207
یادگاری دوستان: 190
دوستای زنده: 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت