آینده روشن
برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان





مراحل درس خواندن

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

امضا گرفتن
 
 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

نوشته روی عکس :

السلام علیک یا سلطان ابراهیم یا امامزاده سلطان ابراهیم
اول سلامتی پدر و مادرم
دوم اینکه تربیت معلم سال اول یعنی سال 88 من و سارا قبول بشویم سال سوم متوسطه شاگرد اول شوم و معدل کتبی ام بالاتر از 18 باشد
آرزوی پدر و مادرم را که دوست دارند پسر داشته باشند برآورده کن
دعای کوثر را مستجاب کن
خاله فخری و الهام و عمه اکرم را خوشبخت کن ازدواج کنند
آرزوی محسن را بر آورده کن
مادرم را شفا بده
زندگی پدر و مادر بزرگم را سر و سامان بده
به مصطفی کمک کن که دانشگاه هر رشته ایی که می خواهد قبول شود
عاطفه فائزه و زینب در درس موفق باشند و در آینده کاره ایی شوند
یا سلطان ابراهیم دعاهای : دایی مالک -ابوذر -رسول سلطان مادر بزرگ و پدر بزرگهایم- زیبا -حکمت -علی- کرامت- ولی -صالح -مژگان -شیما- لیلا- اکرم- فرخنده -رعنا- مرضیه -مریم- زهرا- بصیر- مرضیه- صدیقه-- ساهره -بهاره- سیمین -صدرا -سیما -شمایل -صفیه -خاور- مینا- عمه شاه گلی کسری- فروزان -معصومه -عمومحسن- دایی صادق -هما- اکرم را هم مستجاب بفرما !!!!!!!!!!!!!!!!!!


پی نوشت : خدا رو صد هزار مرتبه شکر که اسکناس 1000 تومنی نبود !

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

خانم ها حالشو ببرند... dancing

با عذرخواهی از انگشت شمار مردان متفاوت :32:

طنز ه هاااااااااااااااااااااااااااااااا...! :1r0n6:

 

زن خودش را خوشگل میکند چون خوب فهمیده که چشم مرد تکامل یافته تر از عقل اوست. دوریس ری

 


هر زنی از سر هر مردی زیاد است. ژان پل سارتر


مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند. جان رابرت فاولز

 

 

خداوند مردان را نیرومندتر آفریده است'اما نه لزوما باهوشتر.او به زنان فراست و زنانگی داده است و اگر این دو با هم خوب بکار روند میتواند مغز هر مردی را که تا بحال دیده ام مختل کند. فرا فاوست

زنان از مردان عاقلترند.چون که کمتر میدانند و بیشتر میفهمند. جیمز تربر

مردها همه مانند هم هستند فقط چهره هایشان با هم فرق دارد تا بتوان آنها را از هم تشخیص داد

یک مرد عبارت است از کلیه ادا و اطوارهای گذشته و امروزش. الکسی کارلایل

 


هیچ فكر كردی چرا خدا مرد را قبل از زن خلق كرد ؟ خب معلومه  قبل از خلق هر شاهكاری یك چركنویس هم لازمه

اگر زنان در مورد شخصیت مردان کمی نکته سنج باشند'هیچگاه تن به ازدواج نخواهند داد
. جورج برنارد شاو

بنی اسراییل 40 سال در بیابان سرگردان بودند.مردها حتی در آن زمان هم مسیر را نمی پرسیدند. ناشناس


عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است. کاتلین نوریس

مرد نثر آفرینش است و زن شعر آن. ناپلئون

بسیاری از مردان باهوش زن کودنی دارند'اما به ندرت زن باهوشی پیدا میشود که شوهر کودنی داشته باشد.اریکا یونگ


هر زنی برای شناخت مردان کافیست یکی از آنها را خوب بشناسد.ولی یک مرد حتی اگر با تمام زنها آشنا باشد یکی از آنها را هم خوب نمی شناسد. هلن رولند


همه ی مردها بد نیستند.بدتر و بدترین هم دارند. ناشناس


خدا مرد را آفرید ولی اگر من بودم بهترش را می آفریدم. ارنا بمبک


در طول تاریخ نمی توانید مردی را بیابید که اسیر زن نشده باشد. ضرب المثل هندی


مامانم به من گفت:تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی و پنچر گیری اتومبیل است. تیم آلن


افکار مردان اوج میگیرد و بالا میرود'همسطح زنانی که با آنها معاشرت میکنند.الکساندر دوما


بهترین مردان بزرگ همواره بدترین شوهرانند. کریستوفر مارلو



چرا مردان زنان باهوش را دوست دارند؟
بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند. کتی لت


مردی بزرگ است که معایبش قابل شمارش باشد.ضرب المثل آمریکایی



شما مردها را چه میشود؟دیدن یک موی بولوند شما را 3 پله از نردبان تکامل پایین می آورد. ناشناس


اگر میخواهی فقط حرف کاری زده شود از مرد بخواه و اگر میخواهی آن کار انجام شود از زن بخواه. مارگارت تاچر


اگر در دنیا یک زن بد باشد همه ی مردها تصور می کنند زن آنهاست. ضرب المثل روسی



مردها بچه هایی ریشو هستند. توفیق


تنها یکی از 1000 مرد رهبر مردان دیگر می شود .999نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند. گروچو مارکس



مردها خود را در رانندگی بسیار برتر از زنان می دانند در حالیکه آقایان 87% تصادفات رانندگی را مرتکب می شوند و شرکتهای بیمه از این که به زنها خسارت نمی پردازند سود بسیاری می برند.ناشناس


او(مرد)مانند خروسی بود که تصور میکرد خورشید به این دلیل طلوع میکند که قوقو لی قوقوی او را بشنود. جورج الیوت

مردان از دو نوع خارج نیستند;یا روی سرشان خالیست یا توی سرشان.توفیق

من خواهان سه چیز در یک مرد هستم:ملاحت – شجاعت – وبلاهت. دوروتی پارکر


عاقلترین مردان دچار اشتباه شده اند و زنان آنها را فریفته اند ولی همچنان ادعا میکنند که زن عاقل نیست. جان میلتون


مردها مثل نوزاد هستند..... توی اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته میشید. ناشناس

مردها مثل ماشین چمن زنی هستند..... به سختی روشن میشن و راه میفتن , موقع کار کردن حسابی سروصدا راه می اندازند و نیمی از اوقات هم اصلا کار نمی کنند.ناشناس

 

:kap:

:kap:

:thankyou:

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

سیر تکامل آقا پسرها 

سن ۱۴ سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی
سن ۱۵ سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن … از قیافه خودشون بدشون می یاد
سن ۱۶ سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن … حرف هم نمی زنن ، داد می زنن … با راکت تنیس هم گیتار می زنن
سن ۱۷ سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن … فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن … یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن
سن ۱۸ سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن … آخ آخ …آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه
سن ۱۹ سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن … تیز میشن … ابی گوش میدن
سن ۲۰ سالگی : از همه شون رو دست می خورن …ستار گوش میدن که نفهمن چی شده
سن ۲۱ سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن … مثلا عاقل می شن
سن ۲۲ سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه … دنبال یه آدم حسابی می گردن
سن ۲۳ سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن … دیدشون عوض می شه
سن ۲۴ سالگی : نه… اون با یه نفر دیگه هم دوسته …اصلا لیاقت عشق منو نداشت
سن ۲۵ سالگی : عشق سیخی چند؟ … طرف باید باباش پولدار باشه… حالا خوشگل هم باشه بد نیست
سن ۲۶ سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم … افتخار میدین غلامتون باشم ؟
سن ۲۷ سالگی : آخیش
سن ۲۸ سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم



سیر تکامل دختر خانمها 

سن ۱۴ سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت چطوری؟ میگفتن … خوبم مرسی … حالا میگن مرسی خوبم
سن ۱۵ سالگی : هر کی بهشون بگه سلام … میگن علیک سلام … نقاشیشون بهتر میشه » بتونه کاری و رنگ آمیزی
سن ۱۶ سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند … فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن … شوخی هم ندارن
سن ۱۷ سالگی : نشستن و اشک می ریزن … بهشون بی وفایی شده … کوران حوادث
سن ۱۸ سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق … توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن
سن ۱۹ سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن … فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست
سن ۲۰ سالگی : نه , نه … اون منو نمی خواست آخرش منو یه کور و کچلی می گیره … می دونم
سن ۲۱ سالگی : فقط سن ۲۷-۲۸ سالگی قصد ازدواج دارن ، فقط
سن ۲۲ سالگی : خوش تیپ باشه ، پولدار باشه ، تحصیلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه … آخ که چی نباشه
سن ۲۳ سالگی : همهء خواستگارا رو رد می کنن
سن ۲۴ سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختییه یا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چیزی که نرسیدیم برسونه
سن ۲۵ سالگی : اااااااه ، پس چرا دیگه هیچکی نمی یاد… هر کن میخواد باشه ، باشه
سن ۲۶ سالگی : یه نفر می یاد ، همین خوبه ، بله
سن ۲۷ سالگی : آخیش
سن ۲۸ سالگی : کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

 

 

زمان آشنایی : مرد رویا هام.

زمان نامزدی: عشقم.

زمان ازدواج: هم نفسم.

بعد از 1 ماه: جان دلم.

بعد از 2 ماه: سایه سرم.

بعد از 3 ماه: شوهرم.

بعد از 1 سال: آقا بالا سر.

بعد از 2 سال: بخور بخواب.

بعد از 3 سال: نره غول!

بعد از 4 سال: لندهور!!

بعد از 5 سال: مرتیكه نفهم بی شعور ...!!

مفت خور نمك به حروم بی چشم و رو...!!!
 

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

تو مراسم و مهمانی ها به محض اینکه اعلام رفتن کنیم، خداحافظی ها از همون کف زمین که نشستیم شروع میشه و تا چشم کار میکنه، تا جایی که همدیگه رو اندازه یه مورچه می بینیم، ادامه پیدا میکنه:

خب احمد آقا ، صغرا خانم!

“خیلی زحمت دادیم، با اجازه تون از حضورتون مرخص میشیم.”

با گفتن یه همچین جمله ای، تراژدی سریال یانگوم وار خداحافظی شروع می شه. بیشتر از چهل بار توی خونه یارو خداحافظی می کنیم. حالا حساب کنید مثلا ۶ نفر آدم اومدن مهمونی و حالا دارن می رن بیرون. به طور مستمر و بی وقفه همه می گن:

«خداحافظ»

صاحب خونه بدبخت، پس از کلی پذیرایی و دولا و راست شدن حالا باید به اتفاق اهل و عیال بره دنبال مهمون ها، مستمراً جواب خداحافظیه اونا رو بده:

“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ ، قربون شما ، خداحافظ ، خداحافظ ، ببخشید بد گذشت، خداحافظ ، خداحافظ…”

حالا اومدن دم در:

” … خب اصغر آقا ببخشید مزاحم شدیم ، تو رو خدا شما هم یه شب تشریف بیارین.

“خداحافظ ، خداحافظ ، چشم، حتماً مزاحم میشیم، سلام برسونین ، خداحافظ ، خداحافظ…”

توی این دسته اگر تعداد خانم ها از دو نفر بیشتر باشه که دیگه واویلاست. تازه دم در خونه یادشون می افته دستور پختن قورمه سبزی و رنگ موها و آخرین خریدها و جدیدترین دکوراسیون رو به هم بگن و تو تمام این مدت صدای دلنشین «خداحافظ ، خداحافظ» مرتباً به گوش می رسه.

حالا همه سوار ماشین شدن و سرنشینان از چهار طرف ماشین تا کمر بیرون اومدن و دارن دست تکون می دن:

“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ “

راننده هم برای عرض ارادت اون موقع شب ۵ تا ۶ بوق به معنی «خداحافظ» برای بدرقه کنندگان میزنه.

حالا دیگه ماشین رسیده ته کوچه و این بار دیگه فریاد می زنن:

“خداحافـــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــظ…”

آخه یکی نیست بگه مگه میخواین برین کره مریخ که دل نمی کنین از هم!؟

تازه جالب تر فردا ساعت ۱۱ صبح یکی از خانم هایی که دیشب مهمون بوده زنگ میزنه به صغرا خانم و میگه:

“صغرا جون ممنون بخاطر پذیرایی دیشب؛ والله زنگ زدم بگم دیشب این بچه ها حواسم رو پرت کردن یادم رفت ازت خداحافظی کنم!!!”

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

 دخترها:

1- توي ماهيتابه روغن ميريزن

2- اجاق گاز زير ماهيتابه رو روشن ميكنن

3- تخم مرغها رو ميشكنن و همراه نمك توي ماهيتابه ميريزن

4- چند دقيقه بعد نيمروي آماده رو نوش جان ميكنن

 

پسرها:

1- توي كابينتهاي بالايي آشپزخونه دنبال ماهيتابه ميگردن

2- توي كابينتهاي پاييني دنبال ماهيتابه ميگردن و بلاخره پيداش ميكنن

3- ماهيتابه رو روي اجاق گاز ميذارن

4- توي ماهيتابه روغن ميريزن

5- توي يخچال دنبال تخم مرغ ميگردن

6- يه دونه تخم مرغ پيدا ميكنن

7- چند تا فحش ميدن

8- دنبال كبريت ميگردن

9- با فندك اجاق گاز رو روشن ميكنن و بوي سركه همراه دود آشپزخونه رو بر ميداره

10- ماهيتابه رو ميشورن (بگو چرا روغنش بوي ترشي ميداد!)

11- ماهيتابه رو روي اجاق گاز ميذارن و توش روغن واقعي ميريزن

12- تخم مرغي كه از روي كابينت سر خورده و كف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاك ميكنن

13- چند تا فحش ميدن و لباس ميپوشن

14- ميرن سراغ بقالي سر كوچه و 20 تا تخم مرغ ميخرن و برميگردن

15- تلويزيون رو روشن ميكنن و صداش رو بلند ميكنن

16- روغن سوخته رو ميريزن توي سطل و دوباره روغن توي ماهيتابه ميريزن

17- تخم مرغها رو ميشكنن و توي ماهيتابه ميريزن

18- دنبال نمكدون ميگردن

19- نمكدون خالي رو پيدا ميكنن و چند تا فحش ميدن

20- دنبال كيسهء نمك ميگردن و بلاخره پيداش ميكنن

21- نمكدون رو پر از نمك ميكنن

22- صداي گزارشگر فوتبال رو ميشنون و ميدون جلوي تلويزيون

23- نمكدون رو روي ميز ميذارن و محو تماشاي فوتبال ميشن

24- بوي سوختگي رو استشمام ميكنن و ميدون توي آشپزخونه

25- چند تا فحش ميدن و تخم مرغهاي سوخته رو توي سطل ميريزن

26- توي ماهيتابه روغن و تخم مرغ ميريزن

27- با چنگال فلزي تخم مرغها رو هم ميزنن

28- صداي گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال ميشنون و ميدون جلوي تلويزيون

29- سريع برميگردن توي آشپزخونه

30- تخم مرغهايي كه با ذرات تفلون كنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توي سطل ميريزن

31- ماهيتابه رو ميندازن توي سينك

32- دنبال ظرفهاي مسي ميگردن

33- قابلمهء مسي رو روي اجاق گاز ميذارن و توش روغن و تخم مرغ ميريزن

34- چند دقيقه به تخم مرغها زل ميزنن

35- ياد نمك ميفتن و ميرن نمكدون رو از كنار تلويزيون برميدارن

36- چند ثانيه فوتبال تماشا ميكنن

37- ياد غذا ميفتن و ميدون توي آشپزخونه

38- روي باقيماندهء تخم مرغي كه كف آشپزخونه پهن شده بود ليز ميخورن

39- چند تا فحش ميدن و بلند ميشن

40- نمكدون شكسته رو توي سطل ميندازن

41- قابلمه رو برميدارن و بلافاصله ولش ميكنن

42- چند تا فحش ميدن و انگشتهاشون كه سوخته رو زير آب ميگيرن

43- با يه پارچهء تنظيف قابلمه رو برميدارن

44- پارچه رو كه توسط شعله آتيش گرفته زير پاشون خاموش ميكنن

45- نيمروي آماده رو جلوي تلويزيون ميخورن و چند تا فحش ميدن

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

ده تا از بهترين بهانه‌های دوست پسرها برای خلاص شدن از دست دوست دخترها و معنی واقعی اونها!

1- تو برای من مثل خواهر می‌مونی! (يعنی:خيلی زشتی!)

2- فاصله سني‌مون کمی زياده. (يعنی:خيلی زشتی!)

3- من به تو علاقه به «اونصورت» ندارم. (يعنی:خيلی زشتی!)

4- من الان توی موقعيت بدی از زندگيم هستم. (يعنی:خيلی زشتی!)

5- دوست دختر دارم. (يعنی:خيلی زشتی!)

6- من با خانمهای همکارم بيرون نمی‌رم. (يعنی:خيلی زشتی!)

7- تقصير تو نيست، تقصير منه! (يعنی:خيلی زشتی!)

8- من الان توجهم به کارمه! (يعنی:خيلی زشتی!)

9- من تصميم گرفتم مجرد بمونم. (يعنی:خيلی زشتی!)

10- بهتره فقط با هم دوست معمولی باشيم (يعنی: بطور وحشتناکی زشتی!!!!)

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

**

***

****

شیر دادن بچه ها

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه آخه؟ ما يک مشت ايرونی داريم توی بهشت که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' جايی نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن .
خدا ميگه: ای جبرئيل! ايرانيان هم مثل بقيه، فرزندان من هستند وبهشت به همه فرزندان من تعلق داره. اينها هم که گفتی، خيلی بد نسيت! برو يک زنگی به شيطان بزن تا بفهمی درد سرواقعی يعنی چی!!!


بهشت و جهنم


جبرئيل ميره زنگ ميزنه به جناب شيطان... دو سه بار ميره روی پيغامگير تا بالاخره شيطان نفس نفس زنان جواب ميده: جهنم، بفرماييد؟
جبرئيل ميگه: آقا سرت خيلی شلوغه انگار؟
شيطان آهی ميکشه و ميگه: نگو که دلم خونه... اين ايرونيها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نگذاشتن! تا روم رو ميکنم اين طرف، اون طرف يه آتيشی به پا ميکنن! تا دو ماه پيش که اينجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتيش بازی!... حالا هم که... ای داد!!! آقا نکن! بهت ميگم نکن!!!

جبرئيل جان، من برم .... اينها دارن آتيش جهنم رو خاموش ميکنن که جاش کولر گازی نصب کنن!!

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

واقعا خوردنی هستن . من که دلم می خواد!!

هلو

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

سوال : ده تا پرنده نشسته بودند روی سیم برق . یه شکارچی میاد یه تیر میزنه به یکیشون. چند تا پرنده روی سیم باقی میمونند ؟

جواب بستگی به ملیت پرنده ها داره :

آمریكایی : پرنده دومی شیش لولش درمیاره یه فحش ناموسی میده و شكارچی رو میكشه و باقی پرنده ها لیوان مشروبشون رو میخورند و سری تكون میدند 

چینی : سه تا از پرنده ها فرار میكنن و در یك گوشه خودشون تولید انبوه پرنده راه میندازن و شیش تای باقیمانده در یك چشم بهم زدن توسط هنرهای رزمی شكارچی رو به شیش قسمت مساوی تقسیم میكنند. 

انگلیسی : یكی از پرنده ها خودشو میزنه به زخمی بودن و میندازه رو زمین و خودشو خیلی مظلوم نشون میده و بعد بقیه پرنده ها از فرصت استفاده میكنن میرن به زن شكارچی میگن كه شكارچی مذبور دارای سه همسر و تعداد نامتنابهی بچه است، در نهایت پس از چند روز شكارچی توسط زنش و در خواب به قتل میرسه 

عرب : پرنده دوم تا هفتم از ترس شلوارشون زرد میشه و پس از چند لحظه سكته میكنن میمیرن، دو تای باقیمونده سریع میرن پولاشونو ورمیدارن میرن خودشون یه تیر برق میخرن و تا آخر عمر بدون ترس بالاش زندگی میكنن 

اسپانیایی : پرنده دوم گیتار دستش میگیره و حواس شكارچی رو پرت میكنه ، سومی و چارمی میرن گاو همسایه رو صدا میكنن و پنجمی یه پارچه قرمز آویزوون میكنه روی شلوار شكارچی و گاو میزنه یارو رو لت وپار میكنه و در نهایت پنج تای باقیمانده كلاهاشونو میندازن هوا و میگن : اولیییی 

ایرانی : ابتدا نیم ساعت میگذره و هیچكس نه متوجه افتادن رفیقشون میشه و نه اصلاً صدای گلوله رو میشنوه چون همشون داشتن راجع به قسمت اخر ستایش بحث میكردند....
بعد دو تاشون میرن زیر جسد پرنده رو میگیرن سریعاً مراسم سوم و هفتم باشكوهی براش میگیرن و براش مقبره بزرگی میسازن و بعد از یكی دو ماه میگن كه بیایید فكری كنیم كه دیگه شكارچی ما رو نزنه و بعد از دو سال جلسات پیاپی به این نتیجه میرسن كه اصلاً شكارچی مقصر نبوده و تقصیر انگلیسیها بوده كه دوستشون تیر خورده چون در همون لحظه در یكصد كیلومتری اونجا یك انگلیسی داشته دماغشو پاك میكرده... بنابراین یك شب شكارچی رو دعوت میكنن خونشون و براش سوپ پرنده درست میكنن و از اینكه دوستشون در مسیر گلوله او بوده ازش معذرت میخوان و قول میدن هر هفته یكی از خودشون رو برای شكار شخصاً خدمت شكارچی برسه...
حتماً میپرسید كه شكارچی تو اون نیم ساعت اولیه داشته چیكار میكرده...
حدستون كاملاً درسته ...
چون حادثه مذكور در ایران رخ میداد تفنگ بعد از اولین شلیك منفجر میشه و طرف در این مدت داشته تلاش میكرده با موبایلش كه آنتن نمیداد با اورژانس تماس بگیره بیان سراغش كه بعد از نیم ساعت موفق میشه تماس بگیره ولی آمبولانس دیر میاد و شكارچی ما **** هاشو از دست میده...!!!

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد . پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:
لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست.
باعشق : روبرت

دخترجوان رنجیـده خاطر از رفتار مرد، ازهمه همکاران و دوستانش می خواهدکه عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی … خودشان به او قرض بدهند وهمه آن عکس ها را که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، دریک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون:
روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم ، لطفاً عکس خودت را ازمیان عکسهای توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردان…..

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

در صف بهشت

در صف طولانی بهشت ،در روز قیامت یک راننده اتوبوس در جلو و یک کشیش پشت سر راننده ایستاده بودند .نوبت راننده که رسید فرشته‌ای نگاهی عمیق به کارنامه‌اش انداخت و بهش  گفت: شما بفرمائید بهشت. نوبت کشیشه که رسید فرشته نگاهی به کارنامه‌اش کرد و بی معطلی گفت: شما برید جهنم که به خدمتتون برسند. کشیشه تا اینو شنید صدای اعتراضش بلند شد که: این بی عدالتیه که این یارو ، راننده اتوبوس به بهشت بره و من‌ به جهنم. من که  تمام عمرم را تو کلیسا صرف عبادت خدا کرده‌ام.فرشته با مهربانی بهش گفت: ببین، اون یارو رانننده اتوبوس وقتی رانندگی میکرد تمام سرنشینان اتوبوس هر کاری داشتند ول میکردند فقط  دعا میکردند ولی تو ، وقتی موعظه میخوندی تمام کسانی که تو کلیسا بودند خوابشون  میگرفت.

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

با تشکر از اقامت شما در دنیای فانی و خیر مقدم بابت حضور در دنیای باقی . مدیریت کاینات به منظور بهبود خدمات دستگاه الهی و ارتقاء کیفیت نعمات شما را دعوت به ارائه نظراتتان از طریق پرسشنامه زیر می کند.پر کردن فرم ارزیابی زیر حداکثر ۴ دقیقه طول می کشد. با پر کردن این فرم شما در قرعه کشی یک دستگاه آیپاد نیز شرکت داده میشوید
 

نام(اختیاری)………………

جنیست: انس        جن

سن در هنگام مرگ……..

محل تولد:
سیاره اورانوس       سیاره زمین      دیگر…………………..

شماره دی ان ای………………..

______________________________________

نخستین بار چگونه از وجود ما مطلع شدید؟
پدر و مادر دینی دوم دبستان برهان علیت سایر…….

.  آیا از رفتار مامور ما در هنگام قبض روح رضایت داشتید؟
بلی         خیر

نظر شما در مورد موسیقی پخش شده در هنگام جان دادن چه بود؟
دوباره دوباره
مگر موسیقی پخش می شد؟
لطفا سرگرمی دیگری برای اسرافیل پیدا کنید

آیا آنتن دهی ۱۲۴۰۰۰ پیامبری ما دوره زمانی شما را پوشش می داد؟
بلی       خیر 

ابزارهایی که برای ارتباط مناسب تر می دانید را به ترتیب اولویت شماره بزنید:
کتاب آسمانی
وحی مستقیم
تویتر
.
آیا از سرویس دهی دفتر مرکزی ما واقع در عربستان و یا شعب آن در مساجد محلی استفاده کرده اید؟
بلی 
خیر 

کدام راه را برای تکلم با خدا بهتر می دانید؟
نماز
مناجات در غار 
اس ام اس

کدام یک از شواهد وجود خدا را ترجیح می دهید؟
کتاب به عنوان معجزه 
معجزات سنتی نظیر اژدها کردن چوب و نصف کردن ماه 

به نظر شما حذف کدام یک از موارد آفرینش، می توانست زندگی انسان ها را آسان تر کند؟
شیطان رجیم 
سوسک توالت 
موی زیر بغل 

کدام یک از خدمات بهشت برای تان جذاب تر می نمود؟ (به ترتیب اولیت شماره بزنید)
فنا شدن درلقاء خداوند 
دار و درخت 
دخترکان ترگل ورگل 
لوله کشی شیرکاکائو 

ارزیابی شما از نمازهای یومیه چگونه است؟
از نظر تعداد در روز
عالی 
معمولی 
ضعیف 

از نظر طول هر نماز
عالی
معمولی 
ضعیف 

جاگیری آن در طول روز
عالی
معمولی
ضایع

نظر شما در موردزبان عربی به عنوان زبان ارتباطی چیست؟
خواهر مادر هم نداره آدم فحش بده دلش خنک بشه
زبان لری را ترجیح می دهم

کدام روش را برای جذب روزه داران موثرتر می دانید؟
استفاده از تقویم شمسی  
گنجشکی نمودن ده روز آخر  
افزایش سرعت چرخش زمین به دور خود  
اکران آسمانی سریال آقا ماشالله در هنگام افطار 
آزاد کردن استعمال سیگار حداقل به صورت چسدود 

به نظر شما کدام یک از تغییرات زیر می تواند در جذب مومنین موثرتر باشد؟ (به ترتیب اولیت شماره بزنید)
افزایش پیچیدگی ها در آفرینش اجزای هستی
نمود روشن تر اعجاز روایی در بطون هفتگانه کتب آسمانی
آزادسازی مصرف مشروبات الکلی
راه اندازی یک تلویزیون ماهواره ای مقاوم در برابر پارازیت

در صورت گزینشی بودن سیستم تناسخ، آیا حاضر بودید بار دیگر زندگی انسانی را تجربه کنید؟ بلی خیر

□ اگر تمایل ندارید که  از بارگاه الهی ایمیل دریافت کنید اینجا را علامت بزنید.

 

 

[ یک شنبه 19 تير 1385برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

دلم تنگه کوچه های باريک خدا است، دلم تنگ صدای پروردگار است خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری ! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری! تو رو از تو گدایی می کنم . خدا رو دوست دارم و میخوام فقط اون عشقم باشه سالها بدنبال گمشده ام میگشتم و حال میدانم او کیست امیدوارم هیچوقت بحال خود رهایم نکند...که بدون او هیچم هیچ.... و من دلم تنگ رحمت است، دلم تنگ لحظه ای فقط لحظه ی توبه و نيايش با خلوص پاک است. خدایا من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است اما اگر تو مدارا نکنی و نبخشی مرا خدای دیگر کجاست؟
امکانات وب

دوستای امروز: 22
دوستای دیروز: 0
دوستای هفتمون : 457
دوستای یک ماهمون: 686
کل دوستایی که تا حالا اومدن: 71294
نوشته های یک انسان زمینی: 207
یادگاری دوستان: 190
دوستای زنده: 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت