آینده روشن
برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان





 

حضرت علی ع می فرمایند

نام نیكی كه خداونداز انسان درمیان مردم باقی می گذارد.برای

اوبهترازمال وثروتی است كه دیگری ازاوبه ارث ببرند.

 

 

روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به

کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را

دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها

از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد

از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که

 داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما

دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.مرد کمی

جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل

پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می

فرستند.مرد پرسید: شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با

عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند

را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک

فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید:

شما چرا بیکارید؟فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است.

مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط

 عده بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه

 می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط

کافیست بگویند:  خدایا شکر

التماس دعا

 

[ سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]


١ـ امروز احساس تضمين آرامش مي‌كنم
امروز كنار مي‌ايستم و تسليم قدرت برتر خود مي‌شوم. اجازه مي‌دهم قدرت نظم‌دهنده خداوند همه آنچه مرا نگران مي‌سازد، منظم و هماهنگ كند.
عبادت‌ كننده باوقار تقاضا مي‌كند خردي به او بخشيده شود تا بر آنچه تغييرپذير است، آگاهي يابد. امروز اموري را كه در جهت تصميم‌گيري به دست قدرت برتر خود مي‌سپارم، مطرح مي‌كنم. با تمركز بر وقايع يا شرايط خارج از اختيار به كاهش انرژي خود ادامه نمي‌دهم.
امروز به خاستگاه خود رو مي‌كنم و آرامشي را كه در رهايي وجود دارد، حس مي‌كنم.

٢ـ همه احساسات و شور و حال طبيعي خود را مي‌پذيرم!
احساسات بخشي از طبيعت من است. گاهي اوقات فوق‌العاده و بعضي وقت‌ها رنج‌آور است. احساسات من هرچه باشد، همه آنها براي بيان كامل من حياتي و ضروري است. من قاليچه‌اي هنري هستم ـ بيان هنر خداوند. الياف رنگي كه اين اثر ذهني را به‌وجود آوردند، احساسات من هستند. امروز مقابل اين اثر هنري با الياف رنگارنگ و تركيبي‌اش مي‌ايستم؛ به آن مي‌نگرم، كامل و بي‌انتقاد آن را مي‌پذيرم.
امروز از اينكه احساسات به زندگي‌ام رنگ و عمق مي‌بخشند، سپاسگزارم.

٣ـ مي‌توانم بزرگ‌سال اما همچنان سحرآميز باشم!

امروز سه آرزو براي خود مي‌كنم. اين آرزوها به من و نه به هر كس ديگر تعلق خواهند داشت. جرأت خواهيم كرد چيزي را آرزو كنم كه هرگز براي خود امكان‌پذير نمي‌دانستم.
در گذشته مي‌ترسيدم افكاري جادويي داشته باشم. در خانواده مشكل دارم، بسياري اوقات، رؤياهايم تحقق نيافته‌اند. ديگر آرزويي نكردم، دعا كردن را از ياد بردم و تمايلاتم را نابود ساختم.
ديگر از افكار جادويي نمي‌ترسم، چرا كه قدرت آن را دارم تا بسياري از رؤياهايم را تحقق بخشم.
هر روز بيشتر به تفكر درباره تمايلاتم عادت مي‌كنم. به‌عنوان فردي بزرگسال، مي‌توانم درباره آنچه براي خود خواهانم، تصميم بگيرم.

٤ـ امروز در برابر چشمان حضار نامرئي خود، پرده خواهم كشيد!

براي احساس خوشي، خودانگيختگي يا حتي نامعمول بودن، دير نيست. بدين منظور، بايد براي حضار منتقدي كه همه‌جا با خود همراه دارم، چشم‌بند تهيه كنم. حضار، صداهايي از گذشته هستند كه براي آنكه به من بگويند چه زماني خرابكار، مسخره يا نفرت‌انگيز هستم، ترديدي ندارند.
امروز از نمايش بازي كردن چشم مي‌پوشم. ديگر انرژي‌هايم را به آن صورت تلف نخواهم كرد.
امروز مي‌رقصم، مي‌خوانم، مي‌خندم و بازي مي‌كنم ـ مهم نيست صداهاي پدر و مادرم چه مي‌گويند؟ به خود اجازه مي‌دهم پرده را بكشم.

٥ـ براي شناخت نيازهايم مي‌توانم به خودم اعتماد كنم!
به توانايي خود براي تعيين نيازهايم اعتماد كامل دارم. نقش من بيان كامل خود است. امروز از هر موقعيتي استفاده مي‌كنم تا آن‌كس باشم كه هستم. از نيازهاي خود شرمنده نيستم.
من فردي منحصر به فرد و خاص هستم و نيازهايم ضميمه مثبتي از شخصيتم هستند. افرادي هستند كه احساس مي‌كنند صلاح مرا مي‌دانند و نيازهايم را به من مي‌گويند؛ از آنان متشكرم، اما به صداي درون خود گوش مي‌دهم. انتخاب‌ها، نيازها و جهتم را در راه شفا مشخص مي‌كنم.
امروز مايلم براي گوش دادن به نداي درون خود وقت صرف كنم. امروز براي اعتماد به‌صداي درون خود ارضاي نيازهايم، تصميمي آگاهانه مي‌گيرم.

٦ـ امروز مي‌توانم كارهايم را سر فرصت انجام دهم!
امروز در استراحت هستم. عجله‌اي ندارم، قدم‌هاي خودم را برمي‌دارم و در وقت خودم به امور مي‌رسم. مجبور نيستم عجله كنم. مي‌توانم كارهايم را سر فرصت انجام دهم. اغلب در خانواده مشكل دارم، براي ارضاي نيازهاي خود، مجبور بودم شتاب به خرج دهم. براي بزرگ‌شدن عجله داشتم. امروز براي كند رفتن و كشف زمان خود، تصميمي آگاهانه مي‌گيرم.
هر روز به روش خودم، در حال رشد و ترقي هستم. هيچ‌كس نمي‌تواند مرز رشد را برايم مشخص كند.
در اين لحظه، ساعت رشدم كه ترقي مرا بادقتي فوق‌العاده زمان‌بندي مي‌كند، تأييد مي‌كنم. امروز، در كمال آرامش، به ساعت درون خود گوش خواهم داد. براي خود آنقدر احترام قائلم تا حركت خود را كند و به شخصيت خود و دنياي زيبايي كه در آن به سر مي‌برم، توجه كنم.

٧ـ بدون ترس و اضطراب مي‌توانم از اوقات فراغت لذت ببرم!
امروز خود را در حال چريدن در چراگاه زندگي مي‌يابم. درست مانند اسبي كه پيش از چريدن و خوردن نمي‌تواند مقابل دروازه چراگاه بايستد و نقشه بكشد، من نيز، بدون آنكه برنامه‌اي مداوم و عملي براي استراحت داشته باشم، نمي‌توانم از مزاياي زندگي بهره‌مند شوم. مي‌توانم به‌راحتي شاهد رشد علف‌ها باشم.
امروز از اين عقيده كه همه فعاليت‌هايم بايد هدف‌دار باشند، دست برمي‌دارم. لازم نيست بابت استراحت نكردن «مناسب»، از خودم شرمنده باشم.
امروز براي تجربه روش‌هاي مختلف استراحت، به خودم فرصت مي‌دهم. به خود اجازه مي‌دهم در مورد اموري كه علاقه‌مند به انجام دادن آنها هستم، تصميم بگيرم ـ حتي اگر به انجام رساندن آن امور، بي‌معنا به‌نظر مي‌رسند.

٨ـ آنقدر قوي هستم كه براي كمك مورد نيازم درخواست كنم!
براي حل مشكلات خود، مي‌توانم درخواست كمك كنم. برايم مهم است كه درخواست‌ها و احساسات خود را مطرح سازم. واداشتن انسان‌ها به اينكه نيازهاي مرا حدس بزنند، موجب آزارم خواهد شد.
من قادرم خيلي از طرح‌ها را ساماندهي كنم، اما مي‌دانم در صورت نياز، در خواست كمك، اهميتي به‌سزا دارد.
من شخصي نيرومندم. همچنين اعتراف مي‌كنم كه فردي فراتر از افراد بشر نيستم. همچنان كه بالغ مي‌شوم، پيش از آنكه مشكلاتم بسيار بزرگ شوند، براي درخواست كمك احساس قدرت مي‌كنم. مجبور نيستم به تنهايي بر مشكلات غلبه كنم.

نويسنده: راكل لرنر
ترجمه: عباس چيني، مرسده طباطبايي


 

[ چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

 

اگر در ترک هستید و حال خوبی ندارید  طوری که بدنتون درد میکنه و از شدت شهوت (که عاملش تنها اعتیاد شدید و عادت شدنش هست ) به خود میپیچید  مقاومت کنید چون حتما موفق میشید . بهترین دارو برای این حالت تلقین های مثبت هست در مقابل هر نمی توانم یک میتوانم بیارید و احساس اراده را در خودمون تقویت کنید.

 

*تکرارهای خسته کننده

اگر که عامل تحریکتون عکس و فیلم وداستان های مستهجن باشه مقاومت سخت میشه . این حالت خیلی بدی هست چون تمام فکر غرق در شهوت هست و حالت بدن تماما متوجه این عمل هست و گاهی مقاومت کردن امکان پذیر نیست و برای بدن ضرر داره چرا لقمه را دور گردن بپیچونیم

نگاه کردن به عوامل محرک و توجه به انها را برابر خود ارضایی بدونیم این فکر اشتباهی هست که ببینیم و بعد مقاومت کنیم .

 

*چه کنیم ؟؟؟

 

قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش           

        که در این خیل حصاری به سواری گیرند

 

به نیروی ایمان و تقوا در مقابل عوامل زمینه ساز گناهان میشه تکیه کرد مگر در مورد گناهان مربوط به این غریزه  از جمله خود ارضایی

و تا زمان ازدواج( که بهتره تا اون موقع این عادت را ترک کنیم) نیروی تقوا و ایمان هرگز یک ضامن کافی در برابر تحریکات این غریزه نیست

پس برای ترک خود ارضایی باید عوامل تحریک را ترک کنیم و به خودمون مغرور نشیم با این کار می تونیم خودمون را محک بزنیم و در کنار ترک از  خود سازی و تقوی غافل نشیم که  خیلی اثر گذاره چون میتونه جایگزین خوبی باشه برای خالی کردن افکار پوچ و حیوانی

به نظرتون برای اینکه افکار شیطانی را از ذهنمون پاک کنیم  چکار کنیم و چطوری جایگزینی براش بگذاریم و چه جایگزینی؟؟؟   


 

[ چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

مشکل ما نه گفتنه

 

تصمیم میگیریم ترک کنیم...بعد وقتی از خونه میریم بیرون با نهایت بی شرمی به اندام جنس مخالف خیره میشیم

راحت طلب  و لذت جو هستیم!!! بعدش هم توقع داریم ترک کنیم..بعدش هم دیگران و مقصر میدونیم و افسرده میشیم

فکر میکنین ترک کردن  به همین راحتیه؟ کسی که میخواد ترک کنه باید هر روزش مثل روزی که تصمیم به ترک کردن گرفته به همون شکل پشیمون باشه

بالاخره ریشه شهوت از کجا میاد؟؟ با دیدن و فکر کردن شروع میشه.کسی که قراره ترک کنه دیگه چرا میبینه!!!

حتی تصورشم نکنین که روز بروز عامل تحریک کمتر میشه و شما خوب میشین و خودتون و  به دست روزگار بسپرین...این حماقته

عامل تحریک روز بروز بیشتر میشه...کسی که تصمیم داره ترک کنه باید اونقدر مقاوم و محکم باشه (چه از نظر روحی و چه جسمی) که خودشو ول نکنه تا هرچی میخواد بشه بشه...

مشکل ما نه گفتنه...نه گفتن واسمون سخت شده..ارده ما وقتی تحریک میشیم واسه چی باید صلب بشه...

شما وقتی یبار بهش نه بگین مطمئن باشین نه گفتن برای دفعات بعد راحت تر میشه..چون دیگه میدونین راهی که دارین میرین درسته..سختیش دفعه اوله...

دلیل اینکه نتونستیم تا الان ترک کنیم واسه اینه که نتونستیم نه بگیم.ترسیدیم لذتمون کم بشه.

اگه واقعا تصمیم گرفتین ترک کنین کافیه یبار محکم جلوش به ایستید.اینطوری لا اقل به خودتون ثابت میکنین که ارادشو دارین اما دلتون نمیخواد یکم از لذتتون بزنید!

 


 

 

 

[ چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

نتظار یعنی خواب نداری  ُذهنت مشغول است  ُ میخوانی اش  ُدعایش میکنی ُ بیدار می مانی نکند وقتی که می اید خواب باشی ُ انتظار یعنی زمان چه کند پیش میرود ُانتظار یعنی هیچکس نیست دلت راببرد الا او !! انتظار یعنی سکوت ُ به دور دست ها چشم دوختن ُ یعنی دلهره داشتن  ُدعا کردن ُنذر دادن ُ انتظار یعنی...  وای اگر نیاید چه خاکی بر سرم بریزم  ُ انتظار یعنی..... 

[ چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

دو نفري كه شرم و حياء را از دست داده و از عالم انسانيت سقوط كرده و در نتيجه انحراف جنسي در جلو چشم چهار مرد با تقوي با هم جمع شوند جز جرثمه فساد چيز ديگري نيستند و اگر زنده بمانند جامعه اي را آلوده و منحرف و يا به شكلي مانند خود خواهند ساخت چنان كه در قوم لوط در ابتدا شيطان يك نفر را به اين گناه آلوده ساخت سپس آن بدبخت ديگران را به اين گناه وادار كرد تا جائي كه در برابر چشم يك ديگر مردان با مردان و زنان با زنان جمع مي شدند و نيز كسي كه پس از چنين گناهي بزرگ از كار خود پشيمان نشود و توبه نكند كفر و انكارش به خدا و سراي آخرت آشكار مي شود و بالجمله چنين شخصي جز كشتن و سوختن او چاره ديگري نيست و نيز گوئيم :

براي اين كه اين گناه بزرگ در ميان مسلمانان شايع نگردد كه در اثر اشاعه اهميت و قبح آن از نظرها محو گردد در دين مبين اسلام با اينكه براي اثبات هر موضوعي گواهي دو مرد عادل كافي است اما در موضوع اثبات زنا و لواط به گواهي دو نفر يا سه نفر ثابت نمي شود بلكه بر آنها جايز نيست گواهي دادن و اگر گواهي دادند بر آنها حد قذف ( نسبت زنا يا لواط به مسلمان دادن ) جاري مي شود. بلي اگر چهار مرد عدل با چشم خود دخول يا تفخيذ را ببينند مي توانند گواهي دهند و به گواهي آنها ثابت مي شود و حد فاعل و مفعول جاري مي گردد به شرط اين كه پيش از گواهي از كردار خود پشيمان و تاديب نشوند وگرنه حد ساقط مي گردد.

و اما اقرار به اين كه در شرع اسلام هر انسان بالغ عاقل از روي اختيار و عمد به موضوعي كه به زيان او است اگر يك مرتبه اقرار و اعتراف صريح كند ثابت مي شود اما د موضوع زنا و لواط  تا سه مرتبه هم ثابت نميشود مگر اين كه چهار مرتبه تكرار كند و احتمال مزاح يا بيماري رواني يا چيز ديگر داده نشود. اين سخت گيري براي آن است كه از اقرار دست بردارد و حد بر او جاري نشود و دانسته شود كه اين گناه آنقدر بزرگ و مبغوض است كه هيچ مسلماني به آن آلوده نمي گردد و اهميت آن باقي بماند.

از اين بيان دانسته مي شود سر كراهت اقرار. توضيح مطلب آن كه اگر مسلماني به گناه زنا يا لواط آلوده شد فاش كردن كردار نارواي خود و اقرار به آن مكروه است هر چند اگر نزد حاكم شرع چهار مرتبه اقرار كند و حد براي او جاري شود عذاب آخرتي قطعا ندارد و خداوند عادل جمع نخواهد فرمود بين عقوبت دنيوي و عذاب اخروي و گنه كار پس اجرا حد بر او قطعا از آن گناه پاك شده است اما بهتر آن است كه سر خود را فاش نكند و تنها با پروردگار اين راز را در ميان گذارد و از در توبه و تضرع به سوي او در آيد و به راستي از كردار خود پشيمان و از شر مساري نزد پروردگار سوخته و گداخته و نالان باشد اميد است كه خداوند به ناله هاي او ترحم فرموده و از آن آلودگي پاكش فرمايد و البته بايد تا آخر عمر بين خوف و رجاء باشد يعني هم از عقوبت آخرت بترسد و هم اميد به فضل و كرم الهي داشته باشد و به عبارت ديگر نه مغرور و بي درد و بي باكي باشد به مانند اين كه اينكه كاري نكرده و گناه خود را كوچك شمرده و خود را پاك پنداشته باشد و نه ياس و نا اميدي او را بگيرد و خيال كند گناه او بزرگتر از آن است كه آمرزيده شود و از اين روي خدا را نخواند و از او طلب آمرزش نكند و بزرگترين گناه همان نااميدي از رحمت و رحمان بودن خداست. پس عزيزان توبه كنيد كه خداوند سخت مهربان است.

شريعت هاي آسماني متفقا با اين خوي نكوهيده به مبارزه پرداخته اند زيرا اساس بقاء اجتماع تناسل است و لواط مانع از آن است و در نتيجه اين عمل منكر اجتماع را در معرض فساد و زوال قرار مي دهد به علاوه ارتكاب اين عمل موجب مي شود كه روح مردانگي كودك از ميان برود و سر انجام از قيام به وظائف حياتي و اجتماعي كه مستلزم داشتن روخ مردانگي حقيقي است عاجز ماند و صدمه اي عظيم از اين راه متوجه اجتماع شود زيرا براي آنكه تناسل براساس صحيح انجام شود لازم است كه مرد وزن در جهت رجوليت و انوثيت كامل و صحيح باشند و لواط يا نسل را از ميان مي برد و يا آن را ضعيف مي سازد.    

 

 

[ دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

 


 

جوان 25 ساله‌اي به مجمع مراجعه كرد خوش لباس و خوش قيافه با لباس سياه، پرسيدم: مرضت چيست؟ گفت: كورم. 

گفتم: مادرزادي؟ گفت: نه، گفتم: چرا دكتر نرفتي؟ 

گفت: رفتم گفتند علاج ندارد، پرسيدم: چرا كور شدي؟ 

گفت: استمنا مي‌كنم، گفتم: حالا هم؟ گفت: عادت كرده‌ام نمي‌توانم ترك كنم.

 گفتم: چوب خدا صدا ندارد.

يكي از آفتهاي دوران نوجواني و بلوغ استمنا يا خودارضايي است كه آثار منفي زيادي براي سلامتي انسان دارد:

1-مغز را تضعيف مي‌كند و قدرت يادگيري و يادآوري و تمركز فكر و نيروي انديشه و استدلال را تا حد بسيار زيادي پائين مي‌آورد و دليل آن افت نمره‌هاي شخص است.

2- فراموشي و زمينه مرض مغزي (آلزايمر) را براي بزرگسالي فراهم مي‌كند.

3- هوش و نيروي حل معادلات رياضي و اقتصادي و هنري و اجتماعي مغز را ضعيف مي‌كند.

توضيح:
مغز سالم چهارده ميليارد سلول دارد و ارتباط اين سلولها توان حل چهارده 
ميليارد به توان چهارده ميليارد معادله را به انسان مي‌دهد و در روانشناسي اين نيرو به واژه هوش تعبير مي‌شود كه رمز موفقيت انسان در صحنه‌هاي زندگي است تا آنجا كه تست هوش معيار سنجش استعدادها است و اگر كسي هوش خود را از دست بدهد شخصيت خود را از دست داده است.

4- نيروي هنري و آفرينندگي (نيروي تخيل) را به شدت ضعيف مي‌كند.

5- قدرت مديريت و فرماندهي مغز را ضعيف مي‌كند تا آنجا كه توان نگهداري ادرار و گاز معده را از دست مي‌دهد.

6- نيروي جنسي را ضعيف مي‌كند و به عدم نعوظ و سرعت انزال و عدم توانايي جنسي (عقيم شدن) مبتلا مي‌شود.

7- لرزش دستها و سر و اعضاي بدن را موجب مي‌شود.

8- ضعف بينايي، دوبيني، پيرچشمي، آستيگمات و لوچي را سبب مي‌شود و ممكن است باعث كوري شود.

9- ضعف شنوايي گوش را موجب مي‌شود.

10- سوء هاضمه، اسيد معده، درد معده و سوء قنيه را موجب مي‌شود.

11- بعد عرفاني و رابطه با عالم ملكوت را ضعيف مي‌كند.

12- چون گناه است، زمينه تسلط شيطان را فراهم كرده و موجب فسق و كفر مي‌شود.

13- تشكيل خانواده و روابط زناشويي را به خطر انداخته و ممكن است موجب طلاق ‌شود.

14- اراده را ضعيف كرده تا آنجا كه انسان در زمينه مسائل اجتماعي شكست مي‌خورد.

15- ممكن است موجب ضعف عقل و ديوانگي شود.

16- زمينه اعتياد به مواد مخدر را فراهم مي كند.

(منبع: http://smhtt.parsiblog.com)

[ سه شنبه 20 دی 1389برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

دلم تنگه کوچه های باريک خدا است، دلم تنگ صدای پروردگار است خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری ! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری! تو رو از تو گدایی می کنم . خدا رو دوست دارم و میخوام فقط اون عشقم باشه سالها بدنبال گمشده ام میگشتم و حال میدانم او کیست امیدوارم هیچوقت بحال خود رهایم نکند...که بدون او هیچم هیچ.... و من دلم تنگ رحمت است، دلم تنگ لحظه ای فقط لحظه ی توبه و نيايش با خلوص پاک است. خدایا من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است اما اگر تو مدارا نکنی و نبخشی مرا خدای دیگر کجاست؟
امکانات وب

دوستای امروز: 45
دوستای دیروز: 2
دوستای هفتمون : 48
دوستای یک ماهمون: 936
کل دوستایی که تا حالا اومدن: 91389
نوشته های یک انسان زمینی: 207
یادگاری دوستان: 190
دوستای زنده: 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت