آینده روشن
برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان





شكار فرصتها: چه در خوابگاه داخل دانشگاه مستقر هستيد يا براي خود خانه اي اجاره كرده ايد، فهرست كلاسها را به ترتيب زماني روزهاي نزديكتر و ديرتر تنظيم كنيد. و از زمانهاي بين كلاسها براي مطالعه استفاده كنيد. بهر حال در فواصل بين كلاسها، در محوطه دانشگاه وقتتان مي گذرد پس چرا براي مطالعه از اين فرصتها استفاده نكنيد؟

مواجهه با واقعيات: (صرفنظر از جزئيات) يك ساعت داخل دانشگاه و دو ساعت خارج از آن وقت تلف مي شود. بسته به زماني كه كسب مي كنيد اين برنامه مي تواند بسيار متنوع و متغير باشد. اگر زمان كافي براي مطالعه نيابيد، شانس كسب نمرات بالا، كاهش مي يابد.

سرگرمي هاي فكري:

  • در برنامه ام يك هفته را در نظر مي گيرم: در طي اولين هفته كلاس،  اولين هفته از دو هفته را مطالعه كنيد، و به خاطر مشكلاتي مثل بيماري، مشكلات خانوادگي و غيره كه بعدها ممكن است پيش آيد، يك هفته ذخيره كنيد.
  • زمان مدرسه از 9 صبح تا 5 عصر: (ساعت 9 صبح به دانشكده رسيده و 5 آنجا را ترك كنيد.)
  • زمان گرانبهاست و من آن را هدر نخواهم داد: مطالعه را در زمانهاي مختلف روز امتحان كنيد تا ساعاتي كه تمركزتان حداكثر است را كشف كنيد. براي بسياري دانش آموزان يك ساعت مطالعه در روز معادل يك و نيم ساعت مطالعه در عصر است.
  • من با مشكل ترين حالت شروع مي كنم: تكاليف سخت را در اول هر روز انجام دهيد (يا حداقل در اول روز شروع كنيد) چون هشيارتريد و مسايل مهم غير قابل حل به نظر نخواهد آمد.
  • زمان همچنان مي گذرد! از هر لحظه در دسترس استفاده كنيد. حتي لحظات در حال رفت و آمد بين خانه و محل كار، انتظار در يك اداره، و وقت هاي استراحت در كار. فوت و فن هر تكليفي را مي دانيد پس به طور كاربردي آن تكليف را انجام دهيد و آن را همراه خود بياوريد مثلاً در قطار بخوانيد و يا در وقت استراحت كاري كمي مسايل رياضي حل كنيد و يا زماني كه منتظر اتوبوس هستيد يا در محوطه دانشگاه قدم مي زنيد فلاش كارت هاي زبانهاي خارجي را مطالعه كنيد. (فلاش كارت: خلاصه نويسي و يادداشت برداري كلمات و متن در برگه هاي كوچك). از اين فرصتهاي كوتاه بسيار مي توانيد شكار كرده و استفاده كنيد.
  • حتي اگر احساس كنم الان مطالعه را دوست ندارم. با خود مي گويم من فقط 15 دقيقه مطالعه خواهم كرد. سخت ترين بخش مطالعه شروع آن است. اين راهي براي متقاعد كردن خودتان در شروع مطالعه است.
  • من خودم را دروغگو خطاب مي كنم. هر وقت گفتم بعداً مطالعه مي كنم از خود بپرسيد واقعاً هر چند وقت به چند وقت «بعداً» مطالعه كرديد (بزودي وقتي به خانه رسيدم، يا در جمعه، ...)

خرد كردن تكاليف

  • كارهاي بزرگ را به كارهاي معين كوچك تكه تكه كنيد. به خود نگوييد كه مي نشينم و 10 صفحه تكليف انجام مي دهم، بلكه بگوييد 3 عنوان را مي يابم و آنها را مي خوانم. تكليف هاي بلند خواندني را به قطعات كوچكتر تبديل كنيد.
  • خواندني هاتان را 24 ساعت بعد دوباره مرور كنيد. اين كار 10 دقيقه وقت مي برد و بازدهي آن را زماني كه پيرامون آن مطلب امتحان داريد در مي يابيد.
  • فاصله در بين مطالعه را فراموش نكنيد. بسياري دانش آموزان دوست دارند يك ساعت مطالعه كنند و 5 يا 10 دقيقه استراحت كنند. اين برنامه بسته به موضوعي كه مي خوانيد و اينكه چقدر آمادگي يادگيري داريد، مي تواند متنوع باشد.
  • اجازه ندهيد مطالعه شما را گيج و سرگردان كند. در ميان كارهايي كه مي توانيد در زمان استراحت انجام دهيد، خوردن يك خوراكي كار صحيحي است اما نگاه كردن تلويزيون يا چك كردن ايميل به راحتي منجر به 2 ساعت زمان استراحت مي شود. چت كردن هم كه يكي از كارهاي بسيار زمان بر هستند مواظب باشيد به اين كار معتاد نشويد، چون موفقيت شما را تحت تاثير قرار خواهد داد.
  • اگر كتاب سنگين است. در حالي كه استراحت مي كنيد يا به مكانهاي تفريحي مي رويد، اجباراً موضوعاتي از كتاب را بكنيد، با پانچ، سوراخ دار كرده و جلد كنيد كل كتاب را در پوشه يا زون كن بزرگي در منزل نگهداري كنيد. زماني كه به تفريح مي رويد موضوع مورد مطالعه را در كوله پشتي در قالب يك جلد كوچك حمل كنيد. بنابراين راهي براي اينكه يك كتاب سنگين را بخوانيد پيدا كرديد.

رئيس خودتان باشيد: كارها را برنامه ريزي كنيد.

  • تقويم برنامه ترم خود را بالاي ميز يا هر جاي ديگر بزنيد. اين تقويم بايد شامل امتحانات و مقالات باشد اما تكاليف درسي را ننويسيد چون نياز به ديد بزرگتري در راستاي حركت رو به جلوي خود در نقشه داريد.
  • رئيستان نمي گويد «كارهايي كه گاهگاهي انجام مي داديد را امتحان كنيد.» بلكه مي گويد چه كاري و در چه وقت انجام دهيد. آن كار را همراه تكليفتان انجام دهيد.
  • عادت درس خواندن را در ساعات مخصوصي از روز ايجاد كنيد. اين عادت شما را از خوره فكري اينكه آيا بايستي الان درس بخوانم يا نه (و در نتيجه عذاب وجدان در زماني كه درس نمي خوانيد) را حفظ مي كند.
  • سعي كنيد يك هفته طبق برنامه ريزي حركت كنيد. زمانهاي ثابت مثل زمان كلاس ها را يادداشت كنيد و مرتباً از روي ساعت كار كنيد. سپس اين برنامه را تكثير كنيد كه براي هر هفته از ترم كپي داشته باشيد. سرانجام هر جمعه شب (يا هر زمان ديگر)، تكاليف ويژه را به برنامه هفتگي انتقال دهيد.
  • سعي كنيد ليست را انجام دهيد. اگر شخص انعطاف پذيري هستيد از يك برنامه روزانه يا هفتگي براي انجام ليست استفاده كنيد. هر جمعه شب ليستي از تكاليف و خواندني هاي هفته بعد را تهيه كنيد. هر بعدازظهر ليستي از آنچه فردا خواهيد داد را بنويسيد. (ممكن است بخواهيد ليست روزانه را به ديوار بزنيد يا در برنامه ساعتهاي زنگ دار آن را نصب كنيد.
  • جداگانه ليستي از تكاليف مدرسه يا كارهايي كه انجام آنها در الويت است را تهيه كنيد. اگر برآورد مي كنيد صرف زمان «خريد يك لباس جديد» با صرف زمان «23 تا 56 صفحه درس خواندن» فكر كنيد كدام را اول انجام دهيد؟ اگر بخواهيد تمام كارهاي روزمره تان را قبل شروع مطالعه انجام دهيد، ساعت 10 شب مي شود و شما هنوز لاي كتاب را باز نكرده ايد.

شما يك ماشين نيستيد.

  • 7 تا 9 ساعت در شبانه روز بخوابيد. اين نكته اي است كه كمتر توجه مي شود محققان دريافته اند كه توانايي انجام كارهايي كه در بالا ذكر شد را نداريد اگر به اندازه كافي نخوابيد. تغذيه صحيح داشته باشيد و ورزش كنيد البته ورزش مهيج نكنيد بلكه كمي نرمش و ورزش سبك به مطالعه سالم، شاد و هوشياري بيشتر كمك مي كند.
  • برنامه ريزي كنيد كه در هر آخر هفته بازي  كنيد. خود را از بازي و تفريح براي مدت طولاني محروم نكنيد چون ممكن است در مسير اشتباهي بيفتيد.
  • به خاطر داشته باشيد برنامه شما روي سنگ حك نشده است. در مواقعي نياز به انعطاف پذيري داريد.

براساس اهميت الويت بندي كنيد.

  • تنها 24 ساعت در شبانه روز زمان داريد و همه كار را در اين زمان نمي توانيد انجام دهيد. از كارهاي فراوان خود مثل شركت در بسياري فعاليت ها بكاهيد.
  • اولويت بندي كارها: چه كاري بيشترين اهميت را برايتان دارد؟ اگر مدرسه بيشترين اهميت را برايتان دارد از كارهاي فرعي ديگر در زندگي بزنيد.
  • همه چيز را نمي توانيد يادبگيريد. آنچه بيشترين اهميت در كتاب يا سخنراني شما دارد را مشخص كنيد ممكن است از لحاظ زماني اشتباه كنيد اما اگر سعي كنيد همه چيز را ياد بگيريد، هيچ مطلبي را عمقي فرا نمي گيريد. و فراگيري نكات تستي را از دست مي دهيد.

[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

يكي از كليدهاي موفقيت در هر كاري پافشاري و ثابت قدمي است. وقتي كه فهميديد كه دقيقاً چه كاري مي خواهيد انجام دهيد، ناگهان در برابر خود فهرست بزرگي از كارهايي مي بينيد كه بايد انجام دهيد و معمولاً در آغاز شور و شوق بيشتري براي انجام كارها وجود دارد ولي براي موفقيت  درست زماني است كه شور و شوق شما كم مي شود يك چيز ديگر هم احتياج داريد و آن پافشاري در انجام كارهاست. سماجت همانند يك عضله است هر چه بيشتر تقويت شود قوي تر مي شود. به علاوه شما هم قوي تر شده ايد و مهارتها و تجارب بيشتري بدست آورده ايد. پس به موفقيت نزديكتر شده ايد.

در راه رسيدن به هدف هميشه موانعي ايجاد مي شوند كه در برخورد اول عبور از آنها غير ممكن به نظر مي رسد. اين موانع را به عنوان قسمتي از زندگي خود فرض كنيد. فرض كنيد شغل شما پايداري در پيمودن مسير براي عبور از اين موانع است.

اگر اين موانع در زندگي شما وجود نداشتند شانسي براي به مبارزه طلبيدن خود نداشتيد. و زمانيكه به موفقيت مي رسيديد ديگر شيريني آن موفقيت را نمي چشيديد. هدف خود را تبديل به يك مبارزه يا رقابت كنيد.

اگر در زندگي افراد موفق مطالعه كرده باشيد متوجه مي شويد كه اكثريت آنها بيشتر با شكست مواجه شده اند تا با موفقيت. ولي آنها يك تفاوت اساسي دارند و آن پافشاري در رسيدن به هدف است. هر بار كه فرد موفق به مانعي برخورد مي كند يا شكست مي خورد دوباره باز مي گردد و باقدرت بيشتر ادامه مي دهد. و در نهايت به آن موفقيت بزرگ مي رسد. بله در پشت هر موفقيت بزرگ شكستهاي كوچك و بزرگي وجود دارند كه آن فرد اگر در راه خود ثابت قدم نبود و بعد از هر كدام از آن ناكامي ها متوقف مي شد اكنون صاحب چنين موفقيتي نبود.

به عنوان مثال والت ديزني 302 بار براي پروژه اول خود از طرف سرمايه گذاران جواب رد شنيد ولي هر بار از نو شروع كرد. اين پافشاري و سماجت در رسيدن به هدف سبب شده كه هنوز پس از سالها ميلياردها نفر از برنامه هاي ديزني لذت ببرند و طرفدار آن باشند.

كلنل ساندرز براي بدست آوردن بهترين دستور پخت جوجه سرتاسر ايالات متحده آمريكا را رانندگي كرد و در 1009 تا از آن رستورانها آن چه را كه مي خواست نيافت ولي اكنون مرغ سوخاري او در تمام دنيا طرفدار دارد.

بايد توجه داشته باشيد كه روشهاي خود را هميشه مورد ارزيابي مجدد قرار دهيد چون هميشه راه بهتري وجود دارد. اگر كاري را اشتباه انجام داده ايد. اكنون وقت تغيير روش است. با هر بار بازنگري كار خود چيزهاي جديدي مي آموزيد. و راه جديدتري براي رسيدن به هدف پيدا مي كنيد.

امروز روزي است كه بايد سفر خود را آغاز كنيد. از سماجت و پافشاري امروز  براي موفقيت فردا استفاده كنيد.

[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

image
 

احتمالا بزرگ‌ترين مساله پيش‌روي شما در زندگي مقابله با ترس و پرورش شجاعت است. ترس همواره بزرگ‌ترين دشمن بشر بوده و هست. روان‌شناسان معتقدند احساس ترس و نه واقعيتي كه از آن مي‌ترسيم عامل اضطراب، غم و ناراحتي است.

 

هنگامي عادت شجاعانه رفتار كردن و اعتماد به نفس كامل را در خود ايجاد مي‌كنيم دنيايي از امكان‌هاي جديد پيش‌روي ما به‌وجود مي‌آيد. صرفا تصور كنيد اگر از هيچ ‌چيز در تمام جهان هراسي نداشتيد. جرات انجام چه كارها و داشتن چه روياهايي را داشتيد؟

 

ايجاد عادت رفتار شجاعانه

خوشبختانه عادت رفتار شجاعانه درست شبيه هر عادت ديگر، از طريق تكرار آموختني است. براي ايجاد آن شجاعتي كه ما را قادر مي‌سازد با افت‌و‌خيزهاي اجتناب‌ناپذير زندگي مقابله كنيم ضروري است دائما با ترس‌هايمان روبه‌رو شده و بر آنها غلبه كنيم. اين يك فرآيند مداوم است. تصور نكنيد زماني مي‌رسد كه ديگر هيچ هراسي نخواهيد داشت.

نقطه آغازين غلبه بر ترس و ايجاد شجاعت، نگاه به عواملي است كه ما را در معرض ترسيدن قرار مي‌دهند. عامل اصلي و ريشه‌اي اكثر ترس‌ها، شرطي شدن در دوران كودكي است كه معمولا با انتقادهايي تخريب‌كننده همراه بوده‌اند. اين عامل معمولا باعث مي‌شود ما دچار دو نوع اصلي ترس شويم: ترس از شكست كه باعث مي‌شود ما دائما به خود بگوييم «من نمي‌توانم، من مي‌توانم» و ترس از طرد شدن كه ما را وادار مي‌كند دائما به خود بگوييم «من بايد، من بايد». ترس‌هاي ما قادرند ما را فلج كنند و نگذارند در مسير اهداف و روياهايمان اقدامي سازنده انجام دهيم.

 

هرچه بيشتر بدانيد كمتر خواهيد ترسيد

ترس همچنين حاصل جهل است. هنگامي كه اطلاعات ما محدود است، شك بر ما مستولي مي‌شود. نگران مي‌شويم و اطمينان‌مان را نسبت به نتيجه اقدامات خود از دست مي‌دهيم. ندانستن باعث مي‌شود از تغيير و ناشناخته‌ها بترسيم و هيچ چيز متفاوت يا جديدي را امتحان نكنيم. اما عكس اين موضوع نيز صادق است. اقدام به جمع‌آوري اطلاعات بيشتر و دقيق‌تر درباره موضوعي خاص بر ميزان شجاعت و اطمينان ما مي‌افزايد. اين را مي‌توانيد در حوزه‌هايي از زندگي خود كه هيچ ترسي در آنها نداريد چون مي‌دانيد چه مي‌كنيد، ببينيد. در اين حوزه‌ها احساس مي‌كنيد شايستگي و توانايي مقابله با هر رويدادي را داريد.

 

------------------------------------------------------------

براي ايجاد آن شجاعتي كه ما را قادر مي‌سازد با افت‌و‌خيزهاي

اجتناب‌ناپذير زندگي مقابله كنيم ضروري است دائما با

ترس‌هايمان روبه‌رو شده و بر آنها غلبه كنيم. اين يك فرآيند

مداوم است. تصور نكنيد زماني مي‌رسد كه ديگر هيچ هراسي

نخواهيد داشت

------------------------------------------------------------

 

ترس‌هاي خود را تحليل كنيد

پس از آنكه عوامل اصلي ترس‌هاي خود را يافتيد، بايد به تعريف و تحليل عيني‌ ترس‌هاي شخصي‌تان بپردازيد. در بالاي يك صفحه سفيد بنويسيد: «من از چه چيزهايي مي‌ترسم؟» به‌ياد داشته باشيد كه تمام انسان‌ها از چيزي مي‌ترسند. كاملا طبيعي است كه درباره امنيت جسمي، احساسي و مالي خود و كساني كه دوست‌شان داريد نگران باشيد. فرد شجاع كسي نيست كه اصلا نترسد. همانطور كه مارك تواين گفته: «شجاعت مقاومت در برابر ترس و تسلط بر آن است نه فقدان ترس.»

 

اقدام عملي

تهيه فهرست ترس‌هاي خود را با نوشتن همه عوامل كوچك و بزرگي كه باعث ترس و اضطراب شما مي‌شوند آغاز كنيد. به آن بخش‌هايي از شغل يا زندگي شخصي خود فكر كنيد كه ترس‌ها باعث شده در آنها پيشرفت نكنيد يا در وضعيتي باقي بمانيد كه از آن خشنود نيستيد. سپس ترس‌ها را به ‌ترتيب اهميت مرتب كنيد. با خود قرار بگذاريد هر روز حداقل يكي از كارهايي را كه از آن هراس داشتيد انجام دهيد. بر اطلاعات خود در حوزه‌هايي كه مي‌ترسيد بيفزاييد.

 

[ سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

image
 
زندگی در بهترین حالت خود، آشفته و پرهرج و مرج است. همه ما همیشه در عجله هستیم، چند کار را به طور همزمان انجام می دهیم و ندرتاً وقت کافی برای خودمان می گذاریم. همه ما در جستجوی آرامشیم اما معمولاً آنچه که لازمه دستیابی به آن است را انجام نمی دهیم و دنبال راه هایی برای به دست آوردن آرامش می رویم که فقط هرج و مرج زندگیمان را بیشتر می کنند. در این مقاله راه های ساده ای برای ایجاد آرامش در زندگی به شما پیشنهاد می کنیم.

 

 

1) بدانید که کنترل هیچ چیز در دنیا به جز خودتان در دست کسی نیست. خودتان تنها چیزی هستید که کنترل کامل روی آن دارید. وقتی این مسئله را درک کنید، و براساس آن دیدگاه و عملکردهایتان را تغییر دهید، زندگیتان بیش از پیش آرام خواهد شد. وقتی سعی می کنید آدم های دیگر یا موقعیت هایی که فرای کنترل شماست را کنترل کنید، فقط زمانتان را هدر می دهید و بر آشفتگی زندگیتان اضافه می کنید.

2) برخی روابطتان را قطع کنید و روابط جدید ایجاد کنید. این کار چندان ساده نیست اما اگر زندگی آرامی می خواهید، باید اینکار را انجام دهید. در زندگی اکثر ما یکی دو نفر هستند—یا شاید هم بیشتر—که تاثیر چندانی روی زندگیمان ندارند. البته این به معنی پیدا کردن دوستانی که هیچ کاری برایتان نکرده اند نیست.

موضوع این نیست که این افراد چه کاری برای شما انجام داده اند. مسئله این است که از نظر احساسی چه کمکی به شما کرده اند و چقدر سطح انرژیتان را بالا برده اند. منظور ما دوستانی است که مشکلات بیشماری در زندگیشان دارند و هربار که شما را می بینند فقط درمورد آن مشکلات منفی بافی می کنند.

قطع رابطه با افراد کار سختی است. در برخی موارد نمی توانید آنها را کاملاً از زندگیتان خارج کنید اما می توانید میزان رابطه تان را محدود کنید که کنترل آن کاملاً در دست خودتان است. می توانید این افراد را با دیگرانی جایگزین کنید که به رابطه و زندگیتان ارزش میدهند و مطمئن باشید که خودتان هم تعجب می کنید سطح انرژیتان، آرامش خاطرتان، خوشبختیتان و زندگیتان به طور کل بعد از این جابجایی چه تغییر شگرفی می کند.

3) درهم و برهمی زندگیتان را کمتر کنید. این به آن معنی نیست که همه وسایلتان را بیرون بریزید. نه، منظورمان این است که کمدها، طبقه ها و اثاثیه منزل و محل کارتان را مرتب کنید. در این مرتب کردن خودتان را از شر هر چیزی که به دردتان نمی خورد، لازم ندارید، استفاده نمی کنید و می توانید به راحتی بدون آن زندگی کنید خلاص کنید. می توانید این وسایل را به دیگران ببخشید، بفروشید یا در سطل آشغال بریزید.

4) اگر در روابط شخصیتان اختلافاتی دارید و هنوز از آن ناراحتید، رابطه تان را بهبود بخشید. بروید و با فرد مورد نظر صحبت کنید و احساستان را با او در میان بگذارید. اگر لازم باشد، عذرخواهی کنید و بخشش بخواهید یا از طرفتان معذرت خواهی طلب کنید و او را ببخشید. اگر آن رابطه ارزش نگه داشته شدن را داشته باشد، مطمئن باشید که می توانید آن را حفظ کنید. درغیراینصورت موجب ایجاد ناسازگاری و اختلاف می شود که بعد مجبور می شوید آن را قطع کنید.

5) بودجه و خرج و مخارجتان را از نو ارزیابی کنید. پول همه چیز را خیلی پیچیده می کند و برایتان آرامش نمی آورد. از قدیم گفته اند که پول خوشبختی نمی آورد اما لزوماً این جمله صحیح نیست. اگر نتوانید اجاره خانه را پرداخت کنید و صاحبخانه بیرونتان کند، خوشبخت خواهید بود؟ مسلماً نه. اگر نتوانید هزینه تحصیلات فرزندانتان را فراهم کنید، خوشبخت خواهید بود؟ نه. اگر نتوانید قبض ها و مالیات ها را پرداخت کنید، سالی یکبار به مسافرت بروید یا برای فرزندانتان لباس نو بخرید خوشبخت خواهید بود؟ معلوم است که نه. پول برایتان امنیت و راحتی می آورد و نقش خیلی مهمی در خوشبختی کلی ما دارد. خرج و مخارج های غیرضروری را قطع کنید و پول بیشتری پس انداز کنید. دنبال شغل های پردرآمدتری باشید و مطمئن شوید که امنیت مالی خانواده فراهم باشد.

6) خودتان را ببخشید. به اشتباهات گذشته تان فکر کنید. ببینید کجای کارتان غلط بوده است و خودتان را ببخشید و بعد آن را به کلی از مغزتان بیرون کنید. ما از اشتباهاتمان درس می گیریم اما این به آن معنی نیست که باید همیشه این اشتباهات را در ذهنمان نگه داریم. همه ما انسانیم و حتی باهوش ترین انسانها هم اشتباه می کنند. پس خودتان را ببخشید و به زندگی ادامه دهید.

7) اخبار را خاموش کنید. مطمئناً نیاز دارید از آنچه که در دنیا می گذرد مطلع باشید. اکثر ما هر روز و گاهاً هر ساعت در پی اخبار جدید هستیم. از اینترنت استفاده کنید و از سرویس هایی مثل گوگل بخواهید که اخبار را به ایمیلتان پست کنند. فقط یک یا دو بار در هفته به سراغ این اخبار بروید و آنها را مطالعه کنید و دقت کنید که این زمان اصلاً عصرها نباشد که می خواهید خستگی آن روزتان را برطرف کنید.

8) برای هر هفته تان برنامه ریزی کنید. تا آنجا که در توانتان است آن برنامه را کامل جلو ببرید اما این را هم باید بدانید که بعضی اوقات لازم است که برنامه تغییر کند. اوقات فراغتتان را مشخص کنید و برنامه ریزی کنید که در آن اوقات سرگرمی های محبوبتان را انجام دهید.

9) استفاده از تکنولوژی را در زندگیتان محدود کنید. تکنولوژی آرامش نمی آورد. کامپیوتر بااینکه خیلی معصوم به نظر می رسد اما وقتی قرار باشد همه روز با انگشت روی دکمه های بزنید چندان معصوم نیست. اگر کمی درمورد آن فکر کنید، کاری طاقت فرسا به نظر می رسد. عادت کنید که کامپیوتر، تلویزیون، و تلفن همراه را خاموش کنید و با آرامش خیال بیرون بروید و از زندگیتان لذت ببرید.

10) برای خودتان وقت بگذارید. خیلی ها اهمیت این مسئله را فراموش می کنند. وقتی زمانی را فقط مخصوص خودمان کنار بگذاریم و هیچ چیز دیگری ذهنمان را به خود مشغول نکند، می توانید به رویاها و آرزوهایمان فکر کنیم و از آن لذت ببریم و ریلکس شویم. این بالاترین آرامش را نصیبتان می کند.

در هیاهوی دنیای امروز، زندگی همانقدر پیچیده می شود که خودتان بخواهید. این به خودتان بستگی دارد که چه چیزهایی را در زندگیتان قبول کنید، اینکه دنیا را چطور ببینید و درمورد کارهای خودتان چه فکری بکنید. اما باوجود همه هرج و مرج ها می توانید آرامش را به زندگیتان برگردانید.

[ سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]

 

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر ِ زیباروی کشاورزی بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیره. کشاورز براندازش کرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر رو یک به یک آزاد میکنم، اگر تونستی دم هر کدوم از این سه گاو رو بگیری، میتونی با دخترم ازدواج کنی. مرد جوان در مرتع، به انتظار اولین گاو ایستاد. در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که تو عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی، گزینه ی بهتری باشه، پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتی خارج بشه. دوباره در طویله باز شد. باورنکردنی بود! در تمام عمرش چیزی به این بزرگی و درندگی ندیده بود. با سُم به زمین میکوبید، خرخر میکرد و وقتی او رو دید، آب دهانش جاری شد. گاو بعدی هر چیزی هم که باشه، باید از این بهتر باشه. به سمتِ حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کنه و از در پشتی خارج بشه. برای بار سوم در طویله بار شد. لبخند بر لبان مرد جوان ظاهر شد. این ضعیف ترین، کوچک ترین و لاغرترین گاوی بود که تو عمرش دیده بود. در جای مناسب قرار گرفت و درست به موقع بر روی گاو پرید. دستش رو دراز کرد... اما گاو دم نداشت!.. زندگی پر از فرصت های دست یافتنیه. بهره گیری از بعضی هاش ساده ست، بعضی هاش مشکل. اما زمانی که بهشون اجازه میدیم رد بشن و بگذرن (معمولاً در امید فرصت های بهتر در آینده)، این موقعیت ها شاید دیگه موجود نباشن. برای همین، همیشه اولین شانس رو دریاب!..............

 

[ سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, ] [ ] [ انسان زمینی ]
صفحه قبل 1 ... 13 14 15 16 17 ... 42 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

دلم تنگه کوچه های باريک خدا است، دلم تنگ صدای پروردگار است خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری ! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری! تو رو از تو گدایی می کنم . خدا رو دوست دارم و میخوام فقط اون عشقم باشه سالها بدنبال گمشده ام میگشتم و حال میدانم او کیست امیدوارم هیچوقت بحال خود رهایم نکند...که بدون او هیچم هیچ.... و من دلم تنگ رحمت است، دلم تنگ لحظه ای فقط لحظه ی توبه و نيايش با خلوص پاک است. خدایا من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است اما اگر تو مدارا نکنی و نبخشی مرا خدای دیگر کجاست؟
امکانات وب

دوستای امروز: 311
دوستای دیروز: 139
دوستای هفتمون : 311
دوستای یک ماهمون: 4731
کل دوستایی که تا حالا اومدن: 76057
نوشته های یک انسان زمینی: 207
یادگاری دوستان: 190
دوستای زنده: 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت