|
آینده روشن برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست
| ||
|
|
ممنون که با حوصله جواب میدی اما من یه سوال اساسی داشتم.یه سوال که همیشه ناامیدم میکنه اخرش چی؟یعنی من تا اخر عمرم نباید مثل تموم ادم های دنیا اون کارایی که بالا نام بردید انجام بدم؟ یعنی تا اخر عمر باید بترسم از اینکه تنهام که یه موقع کاری نکنم یا نباید فیلم خاص ببینم؟ نگاه آگاهانه..... آدمی هر روز توی زندگی قدم به راه جدیدی می ذاره..و توی این راه هیچی تا آخر نیست...و موفقیت توی مقطع های مختلف زندگی اتفاق می افته...فقط ممکن هست زمانهای این مقطع با هم فرق داشته باشه... اینکه میگی تاآخر عمر خوب فکر کاملا اشتباهی هست... شاید خیلی ها حتی با دیدن خیلی چیزها اصلا تحریک نشن...چرا چون نگاه آنها کاملا آگاهانه هست...و به این راحتی تحت تاثیر قرار نمیگیرن... اما وقتی این نگاه ضعیف میشه...باید اونوتقویت کرد..باید اونو از عادت خارج کرد.... مثلا شما وقتی یه مدت این کار رو انجام ندادی...مدت زمانی که طول میکشه که تحریک بشین خیلی بیشتر از این زمانی هست..که الان و توی زمانی که هنوز از این کار فاصله نگرفتین هست... شاید باور نکنی اما من در تنهایی ترک کردم.... اونم توی پانزده روز...و الان سه سال هست که فکرم آزاد هست... توی اون پانزده روز من یک ساعت صبح...یک ساعت عصر تمرینات ورزشی انجام میدادم... و عصرها هم حدود یک ساعت پیاده روی می کردم... که این عادت هنوز با من هست...باور کن توی این پانزده روز اینقدر با نشاط شده بودم که حاظر نبودم که این حس رو با هیچ چیزی عوض کنم.... من آدمی بودم که اصلا نماز نمیخوندم.....و کلا اعتقاد نداشتم..... شروع کردم توی آرامش عصرها سه صحفه قران میخوندم... ومعنی اونو هم میخوندم...یادم هست با سوره نحل شروع کردم.... و انگار که پرده ای از جلوی چشمام کنار رفته باشه..... خوب من زندگی رو این جور ادامه دادم.... اینکه بخواهی بشینی برای 100 سال آینده ات اینجوری فکر و خیال کنی...خوب معلوم هست که همیشه نا امید میمونی.... تو باید خودت راحت رو پیدا کنی شاید این راهی که گفتم برا من جواب داده... این ارتباط باید برقرار بشه...تا شروع نکنی...و این آرامش به وجود نیاد هیچ وقت نمیتونی ترک کنی... به خودت بگو بابا بذار این بار خودم باشم .... نگاهت رو عوض کن نگو وای یعنی تا آخر عمر من نباید این کار رو انجام بدم... نه چون بدنت به این موضوع عادت کرده..باید اونو از عادت خارج کنی.... و برای این کار یه مدت باید ریاضت بکشی.... بعد از این مدت بهت قول میدم دنیا را به دید دیگری نگاه خواهی کرد... یا علی...................................................... با شما موافقم این فقط یه حسه.یعنی نمیشه گفت تو کامل این کار ترک کردی.چون میتونی هر لحظه برگردی به روز اولت ببینید من میخوام این کار ترک کنم فقط به خاطر گناهش احساس میکنم با اینکارام بدترین ادم رو زمین هستم اوضاع من خیلی خرابه.خراب تر از اون چیزی که حتی حدسشم بزنید
هیچ وقت نباید بذاری که اراده ات از دستت خارج بشه.. خوب حالا چه جوری... باید یه مدت از عادت های گذشته که قبلا داشتی دست بکشی... مثلا فیلم هایی که میدیدی و تحریک میشدی... پر خوری کردن..و غذا های چرب...این خیلی مهمه..شاید کلا باید این جور غذا خوردن رو ترک کنی... روزی یک ساعت باید تمرین داشته باشی... با دوستان خودت برین فوتبال..یا هر ورزشی که انرژی رو بتونه تخلیه کنه... هیچ وقت نباید تنها بمونی ..تحت هیچ شرایطی... و هر چیزی که خودت فکر می کنی تو رو به این سمت میکشونه... ببین این کار اصلا آسون نیست اما سخت نیست... شما یک هفته این کارها را انجام بده.... ببین چه جوری هم زیباتر..هم قوی تر و هم اینکه هوش شما بیشترمیشه.... میدونی چرا چون زمانی که خود ارضایی می کنی کل مغزت درگیر این کار میشه.... و یه لحظه به این فکر کن که وقتی با یه دختر میتونی باشی.... و خیلی راحت این آرامش رو بدست بیاری دیگه واقعا جایی برای این کار میمونه...... اما همیشه این تو هستی که تصمیم می گیری که چه جوری زندگی کنی... پس جوری زندگی کن که هیچ وقت حسرت گذشته رو نخوری..... پاک بمون....پاک زندگی کن....و پاک ................................. به امید پاکی دوست عزیزم..........................................
زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت
با شما موافقم این فقط یه حسه.یعنی نمیشه گفت تو کامل این کار ترک کردی.چون میتونی هر لحظه برگردی به روز اولت ببینید من میخوام این کار ترک کنم فقط به خاطر گناهش احساس میکنم با اینکارام بدترین ادم رو زمین هستم اوضاع من خیلی خرابه.خراب تر از اون چیزی که حتی حدسشم بزنید
هیچ وقت نباید بذاری که اراده ات از دستت خارج بشه.. خوب حالا چه جوری... باید یه مدت از عادت های گذشته که قبلا داشتی دست بکشی... مثلا فیلم هایی که میدیدی و تحریک میشدی... پر خوری کردن..و غذا های چرب...این خیلی مهمه..شاید کلا باید این جور غذا خوردن رو ترک کنی... روزی یک ساعت باید تمرین داشته باشی... با دوستان خودت برین فوتبال..یا هر ورزشی که انرژی رو بتونه تخلیه کنه... هیچ وقت نباید تنها بمونی ..تحت هیچ شرایطی... و هر چیزی که خودت فکر می کنی تو رو به این سمت میکشونه... ببین این کار اصلا آسون نیست اما سخت نیست... شما یک هفته این کارها را انجام بده.... ببین چه جوری هم زیباتر..هم قوی تر و هم اینکه هوش شما بیشترمیشه.... میدونی چرا چون زمانی که خود ارضایی می کنی کل مغزت درگیر این کار میشه.... و یه لحظه به این فکر کن که وقتی با یه دختر میتونی باشی.... و خیلی راحت این آرامش رو بدست بیاری دیگه واقعا جایی برای این کار میمونه...... اما همیشه این تو هستی که تصمیم می گیری که چه جوری زندگی کنی... پس جوری زندگی کن که هیچ وقت حسرت گذشته رو نخوری..... پاک بمون....پاک زندگی کن....و پاک ................................. به امید پاکی دوست عزیزم..........................................
دوست عزیز به شهامتت افرین میگم.عالی که به فکر ساخت این وبلاگ افتادید اما یه نظر.حالا که داری تو این راه قدم برمیداری پس چرا راه حل پیشنهاد نمیکنی؟ سلام... من توی این 79 پستی که توی وبلاگم گذاشتم...خیلی در مورد راه حل حرف زدم..اما قبول دارم... هر کسی با این راه حل ها ممکن هست موفق بشه یا اینکه شکست بخوره... اما چیزی که خیلی مهم هست اراده هست...هدف هست...یعنی اگه هدفی برای ترک نداشته باشی هیچ وقت نمیتونی از این حس جدا بشی... خودت وقتی مثلا 10 روز این کار را انجام نمیدی میبینی..که سر حال تر..قوی تر..زیباتر..با نشاط تر...و پر انرژی تر روزت را شروع می کنی... میبینی که دیگه افسردگی نداری..میبینی..که بقیه بیشتر بهت توجه دارن.. چون چهرت گرفته نیست...حوصله ات بیشتر میشه... پس چرا کاری کنیم که این حس نشاط رو از دست بدیم... وقتی به این چیزها..و به این ارزش ها فکر کنی...خودت قاضی خودت باش که دیگر این کار ارزشی دارد... هیچ وقت دنبال راه های پیچیده نباش..خود ارضایی فقط حسی از درون تو هست که می خواهد از درون نابودت بکنه... این حس فقط از راه فکر تو به وجودت رخنه می کنه.... درمان این بیماری فقط از راه فکر ممکن هست... و برای هر کسی یک جور نیست که بگی خوب از امروز این کار و اون کار رو انجام بدم دیگه من پاک شدم و دیگه تمام شد... نه تو هیچ وقت نمیتونی بگی که من دیگه از این حس جدا شدم... چون این حس تا لحظه آخر عمرت باهات میمونه... این دست خودت هست .... این دوست با تمام دوستهات فرق می کنه....این تو هستی که باید به اون بفهمونی رئیس کی هست...و هر کاری که تو از اون می خواهی باید انجام بده.... باید بهش بفهمونی که اجازه نداره که زندگی شیرین تو رو تلخ کنه... سعی کن توی زندگیت انرژی خودت رو همیشه تخلیه کنی... سعی کن بیشتر مسیر فکری ات رو به کارهایی که علاقه داری ارتباط بدی... شما شروع کن..... وامیدت هیچ وقت از دست نده..و بدون خدایی که تو را آفریده همیشه کمکت کرده...این هم یه مشکل از هزاران مشکل توی زندگی هست.... آینده رو ببین...و روزها را به پاکی آب زلال طی کن... اگه باز کمک خواستی من هستم.... در آینده...پست های جدید تری میگذارم که امیدوارم بهت کمک کنه....! ممنونم ......
|
درباره وبلاگ  دلم تنگه کوچه های باريک خدا است، دلم تنگ صدای پروردگار است خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری ! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری! تو رو از تو گدایی می کنم . خدا رو دوست دارم و میخوام فقط اون عشقم باشه سالها بدنبال گمشده ام میگشتم و حال میدانم او کیست امیدوارم هیچوقت بحال خود رهایم نکند...که بدون او هیچم هیچ.... و من دلم تنگ رحمت است، دلم تنگ لحظه ای فقط لحظه ی توبه و نيايش با خلوص پاک است. خدایا من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است اما اگر تو مدارا نکنی و نبخشی مرا خدای دیگر کجاست؟ |
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||