آینده روشن برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست
| ||
|
كوهنوردي ميخواست به قلهای بلندی صعود كند. پس از سالها تمرين و آمادگي، سفرش را آغاز كرد. به صعودش ادامه داد تا اين كه هوا كاملا تاريك شد. به جز تاريكي هيچ چيز ديده نميشد. سياهي شب همه جا را پوشانده بود و مرد نميتوانست چيزي ببيند حتي ماه و ستارهها پشت انبوهي از ابر پنهان شده بودند. كوهنورد همانطور كه داشت بالا ميرفت، در حالي كه چيزي به فتح قله نمانده بود، پايش ليز خورد و با سرعت هر چه تمامتر سقوط كرد. سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامي خاطرات خوب و بد زندگياش را به ياد ميآورد. داشت فكر ميكرد چقدر به مرگ نزديك شده است كه ناگهان دنباله طنابی که به دور كمرش حلقه خورده بود بين شاخه های درختی در شيب کوه گير کرد و مانع از سقوط كاملش شد. در آن لحظات سنگين سكوت، که هيچ اميدی نداشت از ته دل فرياد زد: خدايا كمكم كن ! بعضی وقت ها ما خودمون دست خدا را پس می زنیم...خدا ما را خیلی دوست داره ...اما ما بنده ها فقط خودمون رومیبینیم.... [ دو شنبه 14 آذر 1389برچسب:خود ارضایی,روشهای ترک خود ارضایی,استمنا, ارضایی,استمنا,استشها,خود ارضایی خوب یا بد, بررسی خود ارضایی از نظر علمی,روشهای ترک خود ارضایی,تجربه های شخصی ترک خود ارضایی,عوارض خود ارضایی در دخترها,همه چیز در مورد خود ارضایی, ] [ ] [ انسان زمینی ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |